طبق معمول همیشه انریکه در پشت صحنه ی هر کنسرت جینگل بال در هر شهری مصاحبه هایی انجام میده…در کنسرت اخرش در بوستون هم مصاحبه ای انجام میده که حال و هوای کریسمسی داره…از بوقلمون شب کریسمسو و رفتن به اسپانیا و خوردن دستپخت مامان میگه…ترجمه و ویدیو رو میزارم ببینید…اخر مصاحبه چندتا کلمه پرتقالی با هم رد بدل میکنن که توی ترجمه اون قسمتو ننوشتم
مرد:سلام به همگی…اینجا در پشت صحنه ی جینگل بال با انریکه ایگلسیاسیم…با تشویق نشونش بدید چقد دوسش دارید
انریکه:حاااال شما چطوره؟
مرد:واسه مصاحبه کشوندیمت اینجا
انریکه:اره چقدم خسته ام الان.اما نه مشکلی نیست.یه رد بول(نوشیدنی انرژی زا)زدم حله
مرد:دیشب نیویورک بودی انریکه
انریکه:بلیییی
مرد:اجراها چطور بود؟
انریکه:عالی پیش رفت اما راستش خیلی نگران اب و هوا بودم
مرد:حق داشتی
انریکه:شنیده بودم که قراره اب و هوای بدی نیویورک داشته باشه
مرد:میگفتن قراره توفان و برف باشه
انریکه:اره
مرد:جمعیت نیویورک به گرد پای جمعیت بوستونم نمیرسه
انریکه:اره بابا معلومه به گرد پای جمعیت بوستون نمیرسن.البته الان تو بوستونم و چاره ای جز گفتن این ندارم…نه حالا دور از شوخی جمعیت نیویورک امسال خوب بود خدایش.حالا میگم امسال به این معنی نیست که سالای قبل بد بودااا.اما همه میدونیم که جمعیت نیویورکو نمیشه پیش بینی کرد اما دیشب خوب بود.امشبم که شب خوبی بود و چند بارم هست که بوستون اجرا کردم
مرد:خیلی از خواننده ها از جمله خودت تو جنیگل بال توی شهرهای مختلف اجرا میکنن.چه اتلانتا چه فیلادلفیا،لوس انجلس یا نیویورک یا جاهای دیگه.تا حالا شده که مثلا دور هم جم شید و با هم وقت بگذرونید؟با خواننده هایی مثل سلینا گومز یا fall out boys
انریکه:اره مثلا دیشب تا ۵ صب با پیت بودم
مرد:با پیتبول؟
انریکه:اره دیشب تو نیویورک تو جینگل بال اجرا داشت و بعدش پارتی گرفت.هه امروزم تو شیکاگو اجرا داره…اره دیگه خلاصه دوستای خوبی هستیم و با هم وقت میگذرونیم
مرد:انریکه ما رو ببر به پشت صحنه ی اجراهاتو واسمون تعریف کن که پارتی با پیت چطوره؟
انریکه:منو پیت ۴ سال پیش دوستای خوبی شدیم.وقتی با همیم درباره کار میگیم درباره زندگیمون میگیم و میگردیم.پسر خیلی خوبیه.البته خواننده های دیگه ای هم که اینجا هستن همه ادمای خوبین.خیلی جالبه چون وقتی که این برنامه های جینگل بال تموم میشه با خودم میگم وای دیگه این بچه ها رو نمیبینم.نمیگم که از نظر احساسی بشون وابسته میشمااا …نه.اما خب چون هر روز میبینمشون سخته دیگه نبینیم همو
مرد:اتفاقا امشب توی رختکن سلینا گومز بودم.نمیدونم امشب ملاقاتش کردی یا نه
انریکه:نه امشب ندیدمش
مرد:من دیدمش.چند دقیقه پیش همینجا جای تو بود.وای خدا خیلی خوشکله
انریکه:خوشکله
مرد:اره خلاصه نمیدونست اما من رفتم یه سری به رختکنش زدم.خیلی اونجا تر و تمیز بود.میخوام بدونم رختکن تو چطوره؟
انریکه:هه رختکن من یه چیزی تو مایه های متضادِ تر و تمیزه
مرد:نه درست میخوام توصیفش کنی.نگا فنات کن بگو چطوره
انریکه:رختکنم…راستش رختکنم خیلی سر و ساده س.کلی اب و کلی اتلانتیکو رام توش پیدا میشه
مرد:عجیبه با خودت اتلانتیکو نیاوردی اینجا
انریکه:نه اتفاقا همرامه…اگه اومدی رختکنم بت تعارف میکنم با هم بخوریم
مرد:اره میام یه سر میزنم بت
انریکه:قدمت رو جفت چشام
مرد:اره اینجوری منم میرم پز میدم که با انریکه وقت گذروندم
انریکه:اره خوش اومدی
مرد:مشکلی نداری دیگه بیام
انریکه:امشب بدجور اتلانتیکو میخوام…تازشم بالای بیست و یه سالم و سنم کاملا قانونیه
مرد:انریکه این اجراها و تورهای جینگل بالو به چشم کار نگاه میکنی؟یعنی مثلا با خودت میگی که اونجا خواننده ها رو میبینم و با هم حرف میزنیم و ممکنه باشون همکاری داشته باشم؟
انریکه:امممم وقتی پشت صحنه ی کنسرتامم اره به چشم کار نگاش میکنم اما همین که میرم رو استیج تمام این چیزا بی معنی میشه.اینو میگم چون خیلیا ازم میپرسن که فرق استیج و پشت صحنه چیه.اینو بگم که زمین تا اسمون فرقشونه.پشت صحنه کلی از خواننده های مختلف درس میگیری.خیلی به این چیزا فکر نمیکنم که برم با فلانی حرف بزنم و باش همکاری کنم و اینا.بیشتر به شخصیتشون نگاه میکنم و اینطوری با دیدنشون و اجراهاشون و کاراشون خیلی چیزا دست گیرم میشه
مرد:خب بزا این سوالم ازت بپرسم.وقتی انریکه ایگلسیاس خونه س و اتلانتیکو میزنه و ریلکس میکنه،به چی گوش میده؟
انریکه:اممممم کلی به دوس دخترم گوش میدم…دیگه جونم برات بگه که کلی به پارس کردن سگام گوش میدم…دیگه….
مرد:نه موزیک منظورمه
انریکه:عاهااا موزیکو میگی…اخه میگی به چی گوش میدی….راستش وقتی تو ماشینم خیلی موزیک گوش میدم یا مثلا علاقه ی شدیدی به گوش دادن به رادیو دارم…شاید میگم گوش دادن به رادیو بگی چقد کلاسش پایینه اما وقتی به رادیو گوش میدم تازه میفهمم دور و برم چه خبره…دی جی هارو میشناسم…یا مثلا یه اهنگ میزاره و با خودم میگم خدا کاش من این اهنگو بنویسم
مرد:عاها
انریکه:مینوشتم..اشتباه گفتم
مرد:از لحاظ دستوری اشتباه کردی…یادت باشه اینجا مرکز اموزش زبان در دنیاس
انریکه:مردمم یادشون باشه که انگلیسی زبان دوم منه..هه
مرد:انریکه واسه تعطیلاتش چه برنامه ای داره؟
انریکه:۲۴ دسامبر قراره ساخت یه ویدیو رو شروع کنم.بعد از اتمام ویدیو میرم اسپانیا…میدونی من اسپانیایی ام و اونجا ما شام درست میکنیم که دور هم باشیم…پس تعطیلاتو میرم اونجا
مرد:شام چی درست میکنید؟
انریکه:به دلایلی هر سال بوقلمون داریم
مرد:غذاهای اسپانیایی نمیخورید در اون روز؟
انریکه:نه نه نه اخه اسپانیایی ها رسمشونه که اون روز بوقلمون بخورن
مرد:مثلا اگه بوقلمون نخورید برخلاف مذهبتون رفتار کردید و اینا؟
انریکه:هه نه اگه درست نکنیم هم مشکلی نیس اما هر سال مامانم اینا طبق اداب و رسوم اسپانیایی ها بوقلمون درست میکنه
مرد:اره ما خودمونم چنین اداب و رسومی داریم.ما هم بوقلمون میخوریم
انریکه:بیا دیگه خودتم گفتی….تو یه رگِت ایرلندیه؟
مرد:چرا اینو میپرسی؟واسه اینکه بوستون زندگی میکنم؟
انریکه:نه بابا….اخه قیافه ات شبیه ایرلندیاس
مرد:واقعا؟اره راستش من یه رگم پرتقالی و رگ دیگم ایرلندیه
انریکه:بیا دیدی گفتم…دیدی حالا
مرد:انریکه تو هواپیمای خودتو داری اره؟
انریکه:امممم اره هواپیمام…..
مرد:دوس نداری درباره ش حرف بزنیم؟چرا قیافه ات اونجور شد؟
انریکه:نه نه قیافه ام اونجور شد چون یهو بود سوالت…خوشبختانه چندین سال پیش به سرم زد که هواپیمای خودمو داشته باشم…به این اجراهای جینگل بال فکر کردم و با خودم گفتم باید یه هواپیما داشته باشم تا سر موقع به اجراهام برسم
مرد:هه هواپیمات چطوره؟مثلا عکست یه طرف هواپیما نقاشی شده؟
انریکه:هه اره جون دلم…هه فرض کن عکسم رو هواپیما باشه
مرد:هه یه جوریه…عکستو ببینی بگی عاااا بیا ایناهاشم
انریکه:ایناهاشم
مرد:شرط میبندم دوس دخترت کشته مرده هواپیماته
انریکه:نه اتفاقا زیاد محلش نمیزاره…بیشتر دوستام عاشق هواپیمامن
مرد:عاها پس کلی ازون دوستا داری که باشون ول میگردی دیگه
انریکه:نه ول نمیگردم اما چند تا دوست خیلی خیلی صمیمی دارم…راستی اینو بگم ایرلندیا و اسپانیایی ها از خیلی جهات شبیه همن
مرد:چطور؟
انریکه:نمیدونم اخه وقتی میرم ایرلند و بشون توجه میکنم میبینم حتی لباس پوشیدنشونم شبیه به اسپانیایی هاست…کلا میگم…اداب و رسوم و اینا…اینو نمیگم چون تو بوستونیم و تو هم ایرلندی هستی
مرد:نه میدونم
انریکه:تو هم که پرتقالی ایرلندی هستی..پرتقالی حرف میزنی؟
مرد:حالا که گفتی بگم یکی از پشیمونی های زندگیم اینه که بابام تسطت کامل به پرتقالی داشت اما نزاشتم حتی یه کلمه یادم بده
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب
برچسبها: ویدیو و ترجمه ی مصاحبه ی انریکه در جینگل بال در بوستون,